دختر نخل ها

ساکن نخل های طریق العلماء

دختر نخل ها

ساکن نخل های طریق العلماء

دختر نخل ها

من تشنه ترین ، تنهاترین نخل جنوبم
مثل وطنم سوخته تنم اهل جنوبم
تن پوش تن زخمی من مرهم صبره
خوشبختی برام دیدن یک لکه ی ابره
من تشنه ترین
تنهاترین نخل جنوبم
مثل وطنم سوخته تنم اهل جنوبم
من اهل کویرم
از نسل کویرم
یک عمره گول ابرای بی بارونو خوردم
دندان به لب تشنه و پوسیده فشردم
من نخل تبر خورده ی بیداد کویرم
تنهام ولی با این همه فریاد کویرم
نخلستون سرسبزی می شه روزی اینجا
پیغام منو
پرنده ها میدن به ابرا
من اهل کویرم
از نسل کویرم....

طبقه بندی موضوعی

پاستیل خرسی

 میگن خدا به مردای مهربون دختر میده. مردایی که قدر بدونن. 

خیلی دوست دارم بدونم بابا وقتی فهمید اولین بچه‌ش دختره چجوری بود. اما حیف که نمیدونم. من اون موقعا داشتم تو شکم مامان، کم کم ساخته میشدم و هیچی یادم نمیاد.

.

.

همیشه دلم میخواست یه داداش بزرگتر داشته باشم. حتی هنوزم تو تخیلاتم من یه برادر بزرگتر گمشده دارم :)) یه رفیق داشتم به اسم کیمیا. کیمیا یه داداش از خودش بزرگتر داشت. اسم داداشش سعید بود. سعید هم خدای کرم ریختن و آزار و اذیت کیمیا. کیمیا برام تعریف میکرد سعید چجوری اذیتش میکرده و من غش غش میخندیدم. همیشه بهش میگفتم کیمیا کاش من جای تو بودم. حاضرم صبح تا شب با داداشم دعوا کنم ولی فقط "باشه". حالا خودم یه خواهر بزرگترم. خواهر بزرگتر بودن به نظرم خیلی سخته. مامان بودن و خواهر بودن هم زمان خیلی سخته. با اینکه من و مهسا دو سال بینمون اختلاف سنی هست و بیشتر مثل رفیق بودیم ولی میدونم مهسا بازم ازم میخواد براش بعضی وقتا نقش مامان داشته باشم و ایضا خودم هم. مهسا قدش از من بلندتره :) حتی هر کی قیافه هامون رو میبینه فکر میکنه اون از من بزرگتره :) ولی با اینحال اینا هیچی از اینکه گاهی اوقات بهش بگم بچم کم نمیکنه :)) بقیه معمولا از پسرا انتظار دارن که از لحاظ مالی و خرجی ساپورتشون کنن.

ولی از یه دختر انتظار درک عاطفی دارن. انتظار حمایت عاطفی دارن. و وقتی همه ازت عاطفه و محبت میخوان سخته. وقتی داداش کوچیکت میاد شبا پیشت میخوابه و موقع رفتنت گریه میکنه که نری تحمل همه چی سخت میشه. وقتی خواهرت تو کنکور تلاش میکنه و موفق نمیشه و تو پشت تلفن پا به پاش گریه میکنی خیلی سخت میشه. وقتی مامان پشت تلفن بهت میگه بهت نیاز دارم  که الان پیشم باشی که حالم خوب بشه و تو ازش دوری سخت میشه. یا وقتایی که میگه تو نسبت به خواهر و‌ برادرات عاطفی تری و تو درکم میکنی....

همین حرفا رو به یه مرد بزنی احتمالا میگه چقدر انتظارت بالاست. منکه خرجت رو میدم، منکه فلان، منکه بهمان، خرجیت رو بدم بس نیست؟ دیدم تو بعضی مردا که میگم :)))

وقتی بابا موقع رفتنت سعی میکنه گریه نکنه و تو داری قطره های اشک رو پشت چشمش میبینی که تقلا میکنن بیفتن پایین ولی غرور بابا نمیذاره همه چی سخت میشه.

برای من دختر بودن یعنی این... یعنی داری یه بمب حاوی احساسات رو با خودت حمل میکنی که ممکنه هر لحظه بترکه!

اصولا برای من پاستیل خرسی و این حرفا معنایی نداره.

نه که من لوازم آرایش نداشته باشم تو وسایلم! نه که گیره رنگی به موهام نزنم، نه که صبح تا شب اون شونه از دستم نیفته و دائما مو شونه نکنم ولی اینا هیچکدوم برام تعریف دختر بودن نبوده و نیست.

از نظر همون هایی که میگن اون دو متر پارچه ی مشکی رو سرت رو میندازی شبیه پیرزنای هفتاد هشتاد ساله میشی، من تو اتاقمون و بین هم اتاقیا همونیم که بیشتر همه جینگیل مینگیله!

 

ولی من میگم دختر همونیه که وجودش تو خونه اون فضای زمخت و خشن رو کم میکنه. همونیه که باید باشه تا خونه جون بگیره. همونیه که باید نور بپاشه تو خونه.

اره نور

نور زیاد

و اون‌ نور محبت و خنده و شیرین زبونیشه. 

.

.

 

هیچوقت اون نور رو درون یه دختر خاموش نکنین... یهو دیدین یه خونه دق کرده و مرده :)

.

.

من روز دختر رو اول از همه دوست دارم به اون سه ساله ای تبریک بگم که رو دوش عمو عباسش حس میکرد خوشبخت ترین دختر دنیاست. تو به کی تبریک میگی؟ :)

همون دختر که موهای سوخته رو تو خرابه ها نشون بابا میداد... ای بابا باز که روضه شد.. ببخشید... 

.

.

من یه بلیط قم پارسال خریده بودم ولی نشد که بیام و زیارت کنم. خانم جان! شما که جونت واسه داداش بزرگه میرفت، دیدی که داداش بزرگه ما رو دعوت کرد.. شما چی؟ میذاری این دو ساعت فاصله رو از بین ببرم و چشمم به گنبد خوشگلت منور بشه؟

 

.

.

یه عالمه پاستیل خرسی برای نورِ ظلمات زندگی آقایون :))))

 

  • معتاد چایخونه ی حرم

نظرات  (۶)

روزت مبارک رفیقم.🫂🤍

اونقدر بدرخشی که بیشتر از الان به بودنت افتخار کنم و بگیم این بچه دوست منه :)

پاسخ:
روز تو هم مبارک سادات قشنگ من🫂💖🌸
همیشه خوب بودی و همیشه خیر من رو خواستی
خدا بهت صد برابرش رو برگردونه :)

دختر، همین دوساعت پیش داشتم به نوشته جوندارت درباره شب فکر می کردم

و به اینکه اگر شبها کارت بگیره یه چیزی میشی ها

که اومدی درباره ی این نور نوشتی

با دیدن دخترهای پرشور و رنگی و زندگی دار

دلم میخاد برگردم و دوباره زندگی کنم و اینبار دخترانه

 

پاسخ:
دل به دل راه داره ؛) 
منم هر وقت میام بیان به آدم های متفاوتش فکر میکنم و به نظرم شما از اون خاص ها هستین
رزق شب رو به آدم حسابیا میدن، نه من :(
برگردین و نور زندگی باشین :) نذارین این نور یه وقت کم فروغ شه :)✨💗

روزت مبارک عزیزم💖

 

به نظر من دختر داشتن لیاقت می خواد، و من اون لیاقت رو چون نداشتم خدا بهم دختر نداد.

اونم یه دختر اکلیلی مثل شما😃😘😍

پاسخ:
ممنونمممم💗✨

دورتون بگردم🥺❤️
ولی پروانه خانم یه لحظه به این فکر کنین که اگه یه دختر داشتین و فرزند ناخلفی میشد چی؟ مثل قضیه ی پسر نوح که برخلاف خانواده ی خودش شد..
اصلا فکر نکنین بحث لیاقته، وگرنه کی لایق تر از حضرت ام البنین که خدا بهش چهارتا پسر داد؟ :)
من اون جمله رو صرفا برای شروع کردن متن نوشتم وگرنه خیلی از ادم هایی که خدا بهشون دختر داده اصلا لیاقت دختردار شدن رو نداشتن و کفر نعمت کردن


چه یادداشت قشنگی و چه گریز دل خون کننده‌ای...

روزت مبارک🌹 نحوه‌ی دختر بودن شما مورد تایید و تحسینه

پاسخ:
ممنون... نمیشد اون گریز رو نزد.. انگار حق مطلب ادا نمیشد :(
سپاسگزارم 🙂💖 انشاءالله که واقعا همینطور باشه

ثمین از چی حرف میزنی؟

دانشگاه شهر دیگه رفتنش رو می گی؟

پاسخ:
نه منظورشون اون تیکه ای بود که از حضرت رقیه نوشتم...

@شاگرد خیاط

منظورم قسمتیه که روضه‌طور بود و اینکه انقدر خانواده خصوصا مادر ازش راضیه و حتی دورادور هم تکیه عاطفی بهش دارن

پاسخ:
مرسی💖✨
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی