دختر نخل ها

ساکن نخل های طریق العلماء

چرا حس میکنم دارم پیر میشم و درست هم نمیشه؟

نمی‌دونُم چِم شده مانی!

ای روزا همش زِبونُم می‌گیره وُ کلمه ها نصفه نیمه میان سِرِ زِبونُم.

مرضیه تو راهرو مُنه دیده میگه ها؟ چی میخوای؟ 

می‌خواستم بِگُم از خانوم امیری میخوام بِرام.... یادُم رفت کلمه‌ش چه بود

ها یادُم اومد! قلمه! بِرام قلمه بزنه.. حالا ای خو خوبه مانی! همه چی یادُم میره. انگار یکی پاک کن گرفته رو مغزُم و همه ی خاطراتُم و لغاتِمه از ذهنُم پاک کرده. 

مانی نکنه دارُم پیر می‌شُم؟ 

حتی یه جمله هم عین آدم نمیتونُم بگُم. هی میگفتی تو بلبل زبونی ورپریده؟ حالا بیو سِی کن...

هم حافظه‌م ضِعیف شده هم نمی‌تونُم حرف بِزِنُم.

پروانه ..
۱۱ ارديبهشت ۰۳ , ۰۴:۴۸

خانوما هیچوقت پیر نمیشن، نمی دونستی؟ خخخ

 

حنانه جونم نگران نباش عزیزم.

پیری چیه؟

به همین زودی خودتو پیر کردی؟

سرحال و بانشاط و امید و توکل راهتو ادامه بده :))

پاسخ :

پس من خانوم نیستم :(
نمیدونم چرا هر کاری میکنم خیلی چیزا یادم نمیاد
امروز دیگه داشتم میزدم تو پیشونی خودم از بس فکر کردم و هیچی یادم نیومد :)))
مرسی پروانه خانم مِهرِبونُم :)
شاگرد خیاط
۱۱ ارديبهشت ۰۳ , ۰۸:۲۷

چرا زودتر نگفتی جنوبی ای...

اوو وختم آبادانی اینا هسسی؟

+ شما ور پریده ها

پیری رم از ما می دزززین

برو ته صف بچه جون هنو نوبت شما نی ازین قیافا بگیری

+ با لهجه خودت بوخون

پاسخ :

سِلام خانم :)
آخه رو وبُم نوشته دختر نخل ها
ولی انگار باید بیشتر رو میکردُم :)

+ مُ چاکر شمام :)) شما که هنوزتههه
ای صف اِصَن جای شما نی :)



پسر انسان
۱۱ ارديبهشت ۰۳ , ۱۱:۱۵

پیر؟

بهتره بگیم داریم بزرگ میشیم

امروز بزرگتر از دیروز

درستش اینه که قبول کنیم هر نفسی که میکشیم یه قدم به مرگ و قبر نزدیک تر میشیم

پاسخ :

پیر بودن برای من بالا رفتن سن نیست
نشون دهنده ی فرسوده شدنمه.
ادم میتونه کم سن و سال باشه ولی فرسوده باشه
چه جسمی چه ذهنی چه روحی‌‌
من اگه به مرگ نزدیک بشم مشکل ندارم
مشکل من فراموشی و فرسودگی ذهنیه
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
من تشنه ترین ، تنهاترین نخل جنوبم
مثل وطنم سوخته تنم اهل جنوبم
تن پوش تن زخمی من مرهم صبره
خوشبختی برام دیدن یک لکه ی ابره
من تشنه ترین
تنهاترین نخل جنوبم
مثل وطنم سوخته تنم اهل جنوبم
من اهل کویرم
از نسل کویرم
یک عمره گول ابرای بی بارونو خوردم
دندان به لب تشنه و پوسیده فشردم
من نخل تبر خورده ی بیداد کویرم
تنهام ولی با این همه فریاد کویرم
نخلستون سرسبزی می شه روزی اینجا
پیغام منو
پرنده ها میدن به ابرا
من اهل کویرم
از نسل کویرم....
موضوعات
Designed By Erfan Edited By Naghl Powered By Bayan