نخل نمیدونم چندم
- سه شنبه, ۱۴ فروردين ۱۴۰۳، ۰۲:۴۰ ق.ظ
آقا سلام
ذهنم خیلی به هم ریختهس
باید مرتبش کنم
اول از همه مسئله ی ترور سردار و تخریب کنسولگری ایران تو دمشقه... دارم به این فکر میکنم اگه ایران پاسخ درستی نده چی؟ اسقاطیل رسما حمله رو به کشورمون شروع کرده... ولی بیشتر از این خواری رو نمیتونیم تحمل کنیم..
چیکار کنیم آقا چیکار کنیم؟
من به عنوان یه ایرانی میتونم تبعات پاسخ به این حمله رو بپذیرم... ولی بی پاسخی این قضیه رو نه... باید ایران یه پاسخ در خور این حمله بده...
چی میشه یه روز بیدار شم ببینم همه ی یهودیای صهیون به درک واصل شدن؟ عید منه قطعا
و مورد دومی که ذهنم رو مشغول کرده در راستای رفع تکلیفه
از اونجایی که رشته ی تو محدوده و میپرسن با رشتهت چیکارا میتونی بکنی اینجا مینویسم.
خب ببین حنانه چند تا گزینه جلوت داری:
( ۲مورد اول که برا من رویاست :)))
۱- اونقدر کله گنده باشی که بری ارشد تهران بخونی. همونجا هم زندگیت رو ثابت کنی و وارد سفارت فرانسه بشی و مترجم دولتی بشی. که این نسخه تقریبا تخیلی ترین و دور از دسترس ترینه ولی هم سرمایه خوبی دراختیارت قرار میگیره هم اینکه راه های های نفوذ بیشتری برای پایه ریزی اهدافت داری. مثلا اگه من یه مقام دولتی داشته باشم خیلی دستم باز تره که بتونم در راستای اون چه که میخوام کاری انجام بدم. چه از لحاظ فرهنگی، چه از لحاظ مالی، چه از لحاظ سیاسی
۲- مترجم کتاب بشی. باز اینم خیلی برات غیر قابل دسترسه ولی بری تهران زیر نظر نهاد رهبری و به عنوان مترجم شروع به کار کنی و کتابای آقا رو به فرانسه بنویسی و توی فرانسه و کشور های فرانسوی زبان منتشر کنی. که این قطعا توی گسترش تفکر انقلاب کمک بیشتری میکنه.
۳- کارشناسی رو بگیری و عین یه انسان روتین مند بری تو یه آموزشگاه زبان فرانسه کار کنی. که این گزینه برا خودمم از رده خارجه و با روحیاتم نمیخونه یا برم توی دادگستری مترجم قضایی بشم یا توی شرکت های داروسازی که واردات از فرانسه دارن کار کنم که باز هم با روحیات من نمیخوره.
۴- ازمون استخدامی بدی بری تو اموزش پرورش. چون مسئله و دغدغه ی زیادی هم دراین باره هست. اموزش پرورش ما نظام اموزشیش کپکه... فک کنید بابای من اینقدر حالش از این فضا به هم میخورد که خودش درخواست داد زودتر بازنشستهش کنن و وارد شغل ازاد شد و نمیدونم من ادم جنگیدن و تحمل کردن این فساد اموزشی هستم یا نه. مدارس به نیروی اموزشی انقلابی نیاز داره..! بچه ها پر از ضعف های تربیتی هستن که اگه تو مدارس براشون جبران نشه در سن بالاتر قطعا سخت تر جبران میشه. اگه معلم زبان بشم تایم کلاسم دست خودمه. اموزش میفته دست خودم. من میمونم و بچه هام. از روشای خودم باهاشون حرف میزنم. دستم برای خیلی از کارا سر کلاس باز میشه. میدونم دهنم سرویس میشه میدونم مامانم همین الان از فضای مدرسه دلش خونه ولی اگه کم کم بیایم و مدارس رو پر کنیم شاید بشه کاری کرد هرچند که میدونم سخته. خیلی هم سخته.....
۵- کلا از رشته ی فرانسه بیام بیرون و برم سراغ نقاشیم و اونجا روی مسائل فرهنگی، ظهور، تربیتی کار کنم...
انتخاب سخته ولی وقتی ندارم و یه سال دیگه درسم تموم میشه...
پ.ن: آقا پست بعدی که به صفحات بالا اضافهش کردم قراره مداحی ها و نوحه هایی باشه که توی نجف و کربلا گوش دادم. مدام چک کنید. چون به روز میشه ؛)
- ۰۳/۰۱/۱۴
راجع به مورد آموزش پرورش
راستشو بخوای همه ی چیزایی که گفتی درست بود راجع به مدارس
ولی فکر میکنم این که معلم چی باشی هم خیلی مهمه
منم یه زمانی فکر میکردم مثلا میشه فرضا با معلم ورزش بودن هم تمام اون اهداف تخصصی تربیتی رو روی بچه ها اجرا کنی، مخصوصا دغدغه هایی که من و تو داریم
ولی واقعیت امر اینه که تا حد زیادی نمیشه :**
وگرنه معلمی که خیلی خوبه. و البته واسه معلمی که البته خودتم میدونی به خیلی مهارت های اضافه تری هم نسبت به بقیه مسیرهایی که گفتی نیاز داری.